امروز شنبه ، ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
الا ملائکه ریزید بر زمین گلِ یاس( ولادت )

 

الا ملائکه ریزید بر زمین گلِ یاس

برید سجده به بیت الولای خیر النّاس

کنید بوی خدا در فضای آن احساس

سپس تمام بگویید با درود و سپاس

سلام یوسف زهرا به حضرت عبّاس

که نور داده زحسنش به دیده ی سه امام

بهشت آرزوی مرتضی ثمر داده

خدا به حضرت امّ البنین پسر داده

شجاعت و ادب و عشق را پدر داده

بگو به حیدر خود حیدری دگر داده

هر آنچه وصف کنم باز خوب تر داده

که در کنار دو خورشید اوست ماه تمام

خصال و خُلق و سجایای او تمام، حسین

کمال و معرفت و منطق و مرام، حسین

شب ولادت، ذکر خوشش سلام، حسین

از او گرفته به هر حال احترام، حسین

به روی لوح دلش حک شده امام حسین

که بی حسین نمی گشت لحظه ای آرام

سلام بر شب فرخنده ی ولادت او

درود حضرت معبود بر عبادت او

پس ائمّه ندارد کسی سیادت او

شب ولادت او حاکی از شهادت او

کرم سجیّه و احسان وجود عادت او

چنان که مهر کند بذل نور خویش مدام

قدش قیامت کبری رخش چراغ هُداست

جمال شیر خدا در جمال او پیداست

دو دست کوچک او بوسه گاه دست خداست

به هر نفس طپش قلب اش این خجسته نداست

که دست و دیده ی من وقف سیّد الشّهداست

مرا لباس شهادت خوش است بر اندام

تمام عمر مرا یا حسین زمزمه بود

به جز حسین، وجودم بریده از همه بود

زتیر و نیزه و خنجر مرا چه واهمه بود

که از نخست دلم در کنار علقمه بود

هماره گوش دلم را صدای فاطمه بود

که می نمود به فرزندی اش مرا اعلام

چه افتخار از این به که در برابر من

عزیز فاطمه گوید به من، برادر من

هماره سایه ی او مستدام، بر سر من

کنیز مادر او بود و هست، مادر من

چه قابل است سر و دست و جان و پیکر من

که اوفتد به قدم های آن امام همام

مراست با لب خشکیده فیض دریایی

غلامی ام به حسین است اوج آقایی

گرفتم از کرمش افتخار سقّایی

از آن هماره رخم را بود شکوفایی

که بوده مادر من از نخست زهرایی

حضور زینب او نیز می نمود قیام

سلام بر تو که خالق به خلقتت نازد

سلام بر تو که قرآن به عصمتت نازد

سلام بر تو که حیدر به غیرتت نازد

قمر هماره به خورشید طلعتت نازد

فرات بر ادب و صبر و همّتت نازد

تو عبد صالحی و از خدات باد سلام

سلامِ جود و کرم بر تو و کرامت تو

سلام بر تو و ایثار و استقامت تو

سلام بر ادب و غیرت و شهامت تو

پس از ائمّه امامت بود امامت تو

به روز حشر قیامت بود قیامت تو

که راست شد به قیام تو قامت اسلام

تو از تمام شهیدان حقّ سری، عبّاس

تو از مدیحه و توصیف برتری، عبّاس

تو دست و بازو و شمشیر حیدری، عبّاس

تو ساقی حرم و میر لشکری عبّاس

تو بر سفینه ی توحید لنگری عبّاس

سلام بر تو و بر این همه جلال و مقام

تو باب حاجت و ماییم سائل کرمت

هماره مرغ دل ماست زائر حرمت

تمام کرب و بلا زیر سایه ی علمت

فرات بوسه زده موج موج بر قدمت

به فیض دائم و لطف و عطای دم به دمت

به «میثمت» کرمی ای کرامت از تو تمام