امروز جمعه ، ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
از داغ تو که بر جگر اهل عالم است

 


از داغ تو که بر جگر اهل عالم است 
هر سینه ای که داغ ندارد جهنم است 
بعد از چهارده سده در ماتمت هنوز 
همچون هلال نو، کمر آسمان خم است 
فریادها قصیده شده در رثای تو 
هر ناله گشته نوحه و هر آه یک دم است 
جایی که اشک مهدی تو بر تو خون شود 
گر خون بجوشد از جگر آسمان کم است 
پوشیده کعبه رَخت سیه در تمام سال 
یعنی تمام سال به یادت محرّم است 
ما گریه را برای تو آموختیم و بس 
زیرا که زخم های تو را گریه مرهم است 
ما کیستیم تا که بگرییم در عزات 
صاحب عزات اشرف اولاد آدم است 
تو از پیمبری و پیمبر بود ز تو 
این گفته از زبان رسول مکرم است 
یک قطره اشک بهر تو به از هزار بحر 
یک گوشه از بهشت غمت قلب عالم است 
تا گل به رنگ سرخی خون گلوی توست 
سرسبز از سرشک غمت، نخل "میثم" است