امروز پنج شنبه ، ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
بوستان مصطفی در آتش افتاد از عطش

 

 

بوستان مصطفی در آتش افتاد از عطش 

لاله های فاطمه رفتند بر باد از عطش

نغمه های بلبلان در سینه آه و ناله شد

ناله های طوطیان گردید فریاد از عطش

هاجری در خیمه ها سعی صفا و مروه کرد

نونهالی رو به روی خاک بنهاد از عطش

می سزد اوّل بگرید بر لب خشک حسین

هر که تا صبح قیامت آورد یاد از عطش

با شرار آه آه تشنگان در کربلا

در دل اعماق دریا شعله افتاد از عطش

صورت خورشید در چشم شهیدان شد سیاه

کرد چون ماهی تلظّی طفل نوزاد از عطش

تیر دشمن کرد طفل نیم بسمل را خلاص

روح اصغر پر زد و گردید آزاد از عطش

تشنگان بر گرد گهواره شهادت می دهند

بارها اصغر درون خیمه جان داد از عطش

اهل کوفه، شد لب گل بسان چوب خشک

ای شما را شعله در اعماق جان باد از عطش

تا قیامت آید از امواج دریاها به گوش

کربلا، داد از عطش داد از عطش داد از عطش

کاش می شد آب (میثم) بر همه عالم حرام

کاسمان با آل عصمت کرد بیداد از عطش