امروز پنج شنبه ، ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم (مرثیه)

 

 

ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم 
از حرم تا قتلگه با شور جانبازی دویدم


آنچنان دل بُرد از من بانک هَل مِن ناصِر تو
کآستینم را زدست عمّه ام زینب کشیدم


فرصتی نیکو زهل من ناصرت آمد بدستم
تو کرم کردی که من در قلزم خون آرمیدم


جای تکبیر اذان ظهر در آغوش گرمت
بانک مادر مادرِ زهرا در این صحرا شنیدم


گرچه طفلی کوچکم امّا قبولم کن عمو جان
بر سر دست تو من قربانی شش ماه دیدم


کس نداند جز خدا کز غصّۀ مظلومی تو
با چه حالی از کنار خیمه در مقتل رسیدم


دست من افتاد از تن گو سرم بر پایت اُفتد
سر چه باشد تیر عشقت را بجان خود خریدم


تا بُرون از خیمه گه رفتی دل من با تو آمد
تو برفتن رو نهادی من زماندن دل بُریدم


جای بابایم امام مجتبی خالی است اینجا
تا ببیند من به قربانگاه تو آخر شهیدم


ناله ای از سوز دل کردم به زیر تیغ قاتل
شعله ها در نظم عالم سوز «میثم» آفریدم