امروز چهارشنبه ، ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
ای نخل ادب، ثمر مبارک! (ولادت)

 

 


ای نخل ادب، ثمر مبارک! 
وی بحر شرف، گهر مبارک! 
ای شمس ولا، قمر مبارک! 
ای طور علی، شجر مبارک! 
ای عشق و وفا، پدر مبارک! 
ای شیر خدا، پسر مبارک! 
میلاد حسین دیگر آمـد 
الحق که دوباره حیدر آمد 
این کیست؟ برادر حسین است 
این شیر دلاور حسین است 

این پارۀ پیکر حسین است 
این ساقی ساغر حسین است 
این روحِ مطهر حسین است 
فرماندۀ لشکر حسین است 
ایـن مـاه امیرمؤمنین است 
این صورتِ صورت آفرین است 
حیدر، گل و این پسر، گلاب است 
مـه بـر سر دستِ آفتاب است 
از نـور، بـه صورتش نقاب است 
سر تـا بـه قدم، ابـوتراب است 
سردارِ رشیـدِ انـقلاب است 
در دست پدر به پیچ و تاب است 

اشکش همه جاری از دو عین است 
چشمش همه حال بر حسین است 

شیرین لب و شور آفریده 
از دیده و دست، دل بریده 
مرغ دلش از قفس پریـده 
آوای حسین را شنیـده 
خون در دل و اشک، در دو دیده 
پیـراهن صبـر را دریـده 
آهنگ وصال یـار دارد 
بـا خون خدا قرار دارد 
آغوش علی بـوَد مقـامش 
از حضرت فاطمه، سلامش 
ما سائـل و او کرم مرامش 
او ساقی و چشم ماست، جامش 
عشق و ادب و وفاست، نامش 
بگرفت چو در بـغل امامش 
دیـدند دو مـهر منجلی را 
رخسار محمـد و عـلی را 

عباس همان عزیـز زهراست 
عطشان لب او همیشه دریاست 
او مـاه ستـارگان صحراست 
فرمانـده و پاسدار و سقاست 
دور از شهدا، اگر چه تنهاست 
تا حشر، چراغ انجمن‌هاست 
دل، مشت گِلی ز کربـلایش 
جان، زائـرِ گنبدِ طلایـش 

دریا چو کفش کرم ندارد 
بی او که حرم حرم ندارد 
اسلام بـه کف علم نـدارد 
تا هست، حسین غم ندارد 
در بیـن سپاه، کم نـدارد 
باک از عرب و عجم ندارد 
او شیر خدای را بـود شیر 
فرزند کرامت است و شمشیر 
ای حیدر حیدر ولایـت! 
ای صاحب سنگر ولایت! 
ای حامی و یاور ولایت! 
سرلشگر بی سر ولایت! 
فرزنـد و بـرادر ولایت! 
عباس دو مادر ولایت! 
تـو چار امام را معـینی 
از روز نخست، یار دینی 

ماه شهدا، به نی سر توست 
قرآن حسین، پیکر توست 
باب همه انبیـا دَرِ تـوست 
آغوش حسین، سنگر توست 
دریا نگهش بـه ساغر توست 
خون گلوی تـو کوثر توست 

سردار سپاه دین به هر عصر 
تنها رجز تـو سورۀ نـصر 

ای بحر ز آتش تو بی‌تاب! 
ای آب هم از خجالتت آب! 
سر تـا قدمت حقیقت نـاب 
ابروی تو عشق راست محراب 
ما بندۀ کوچک و تـو ارباب 
دریا گوید: مرا تـو دریـاب 
من آبم و تشنۀ تـو هستم 
سقای حرم! بگیـر دستم 
ما و کرم تو یا اباالفضل 
طوف حرم تو یا اباالفضل 

خاک قدم تو یا اباالفضل 
دریای غم تو یا اباالفضل 
مرهون دم تو یا اباالفضل 
زیر علم تو یا اباالفضل 
ای عالم و آدمت سپاهی! 
بر"میثم" خویش هم نگاهی