امروز جمعه ، ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
ای پیام آور خون شهدا یا زینب

 

 

ای پیام آور خون شهدا یا زینب

وی تو چون شیر خدا شیر خدا یا زینب

ای رسول و علی و فاطمه را پارۀ تن

ای همه جان جهانت به فدا یا زینب

اگر از اشک شود ملک جهان دریائی

نشود حق تو یک قطره ادا یا زینب

کوفه و شام و مدینه نه تمام عالم

با پیام تو شده کرب و بلا یا زینب

ای نماز شب تو برده دل از چار امام

ای همه فاطمه هنگام دعا یا زینب

گرنبد خطبۀ تو خاطرۀ کرببلا

محو می شد همهاز خاطره ها یازینب

چه بیارم چه بگویم چه بخوانم به ثنات

که خدا زینت اَب خوانده تو را یا زینب

تو حسین بن علی بودی و او زینب بود

همه لحظه همه حالت همه جا یا زینب

سر آن سرّ خدا گشت جدا از تن، لیک

نگهش از تو نگردید جدا یا زینب

سعی تو با سر خونین برادر رفتن

مروه گودال و صفا طشت طلا یا زینب

تو به دور سر او گشتی پروانه صفت

گشت بر دور سرت ارض و سما یا زینب

خطبۀ تو سخن خون خدا بر سر نی

یک پیام است ولی با دو صدا یا زینب

دل محمل خود چون دل خورشید بسوز

که هلاکت شده انگشت نما یا زینب

تو به خلق دو جهان راهنما او سر نی

با سرش بود تو را راهنما یا زینب

از تو زیبنده بود ذکر تقبّل منّا

بر سر نعش امام شهدا یا زینب

مظهر صبر خدا خواست دهد جان از دست

تو شدی از دل او عقده گشا یا زینب

کیستی تو که به محمل دمد از ماه رخت

جلوۀ پنج تن آل عبا یا زینب؟

از تو زیبد که بکوبی به دهان دشمن

مشت، با غرّش یا بن الطلّقا یا زینب

تا قیامت همه مردان چهان می گیرند

از تو درس شرف و صبر و رضا یا زینب

بعد مصباح هدی بر همۀ خلق خداست

روی خونین تو مصباح هدی یا زینب

خطبه هایت همه یادآور زهرای بتول

سخنانت چو علی روح فزا یا زینب

یرسف فاطمه از گوشۀ مقتل تا شام

بر سر نی به تو میکرد دعا یا زینب

هر کجا خصم عزیزان ورا می آزرد

بود چشمش بتو آن چشم خدا یا زینب

گوهر اشک تو و خون حسین بی علی

هر دو بخشید با سلام بقا یا زینب

جز حسین بن علی کو تو و تو او بودی

هیچ کس چون تو ندیده است جفا یا زینب

زقفا چشم تو در مقتل و پیش نگفت

شد جدا رأس حسینت زقفا یا زینب

پور مرجانه به تو خنده زد و گفت: گرفت

قلبم از قتل حسین تو شفا یا زینب

آن ستم پیشه پی پاسخ دندان شکنت

شادی اش گشت مبدّل به عزا یا زینب

که شنیده است ((زنی)) با غم هفتاد و دو داغ

گوشۀ حبس کند ناله به پا با زینب

جز تو کی خوانده نماز شب خود بنشسته

دل شب گوشۀ ویرانه سراپا یا زینب

گل وری تو کجا دامن ویرانه کجا

دختر وحی کجا شام کجا یا زینب

پیش چشم تو به لب های عزیز زهرا (س)

به خدا، زدن نیست روا یا زینب

ماه روی تو چو از جور فلک نیلی شد

روی خورشید نشد تیره چرا یا زینب

خصم بر اشک تو خندید ولی بر سرِ نی

گریه کردند برایت شهدا یا زینب

شعر (میثم) شرری گشت و جهان را سوزاند

گشت تا بهر تو مرثیّه سرا یا زینب