امروز پنج شنبه ، ۹ فروردین ۱۴۰۳
قسم به صدق و به اخلاص زائر کویت

 

 

قسم به صدق و به اخلاص زائر کویت

که بدتر است زدوزخ بهشت بی رویت

گناه خلق دو عالم به گردنم افتد

اگر دهم دو جهان را به یک سر مویت

به خلد بوی خدا می پراکند نفسم

اگر اجازه دهی همچو گل کنم بویت

سلام نخله طوبا و میوه های بهشت

بر آن نهال که روییده از لب جویت

مرا بدین همه عیب از کرم پذیرفتی

فدای شیوه و اخلاق و عادت و خویت

زکثرت گنهم از تو دور و این نه عجب

که از کرم بنشانی مرا به پهلویت

چگونه آخر کار از درت شوم نومید

که بوده دیده امیدم از ازل سویت

ملک به امر خدا سجده کرد آدم را

زهی جلال که او سجده برد بر کویت

هلال زینبی و افتاب زهرایی

چه حکمتی است به ماه جمال دلجویت

به زیر بار غمت خمید حسین

تو کیستی که نیفتاد خم به ابرویت

از آن زنغمه «میثم» نوای روح آید

که هم شده است غزلخوان و هم ثناگویت