امروز شنبه ، ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
این هلال ماه خون، یا آفتاب محشر است

 

 

این هلال ماه خون، یا آفتاب محشر است 
یا به نوک نی، سر ریحانة پیغمبر است 
مصحف قلبِ نبی افتاده در دریای خون 
آیه ها بر پیکرش از زخم تیر و خنجر است 
زادة مرجانه بر بالِش نهد سر تا به صبح 
صورت فرزند زهرا بر روی خاکستر است 
ماه خون برگرد می دانی که دامانت هنوز 
مقتل خونین هفتاد و دو جسم بی سر است 
باغ را آتش زدند و لاله ها پامال شد 
شعله بر بام فلک از دامن یک دختر است 
صورت ریحانة زهراست از خون لاله گون 
خون پیشانی است یا خون علی اکبر است 
ماه خون این سرخی رخسار تو از خون کیست؟ 
خون ثارالله یا خون علی اصغر است 
ذوالجناح از خیمه می آید ولی دارد دو بال 
کس نداند این همه تیر است، یا بال و پر است 
ماه خون در چهره ات پیداست تصویر دو دست 
صاحب آن هم علمدار است، هم آب آور است 
ماه خون زینب نشسته در کنار قتلگاه 
یا که زهرا زائر آن پاره پاره پیکر است 
ماه خون! در دامنت افتاده سروی روی خاک 
وای بر من! جسم عباس است این یا حیدر است 
کوثر اشک است جاری تا قیامت بر حسین 
سیل اشک چشم "میثم" قطره ای از کوثر است