امروز شنبه ، ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
جهان هست آفرین را صفای دیگر مبارک(در ولادت حضرت علیّ اکبر )

 

جهان هست آفرین را صفای دیگر مبارک

به بیت شمس ولایت نزول اختر مبارک

طلوع حُسن محمّد(ص) که شد مکرّر مبارک

جمال احمد مبارک جلال داور مبارک

نشاط زهرا مبارک سرور حیدر مبارک

ولادت نجل احمد علیّ اکبر مبارک

به بزم آل محمّد بیا که احمد به بینی

بیا که احمد ببینی فروغ سرمد به بینی

فروغ سرمد ببینی جمال بی حد به بینی

جمال بی حد ببینی رسول امجد به بینی

رسول امجد ببینی علی محمّد به بینی

علی، محمّد، شما را طلوع دیگر مبارک

به چشم چشم الهی دمی که صورت گشاید

به هر نگاهش زبابا هزار دل می رباید

سزد که شخص محمّد (ص) ثنای او را سراید

سلام بر آن جمالی که دشمن او را ستاید

به وقت دیدار او دل به یاد پیغمبر آید

چنین شکوه و جلال و جمال و منظر مبارک

حسین و عبّاس و زینب گرفته بر روی دستش

زنند گل بوسه بر رخ به یاد عهد الستش

سر بشر خاک راهش دل ملک پای بستش

دل از پدر می رباید دو چشم یکتا پرستش

فدای یک تار گیسو وجود، با کلّ هستش

ملاحت طلعت او به صنع داور مبارک

حسین و لیلا و زینب شکفته از خنده ی او

چراغ آل محمّد (ص) جمال رخشنده ی او

کمال ایمان، شهامت، وفا ادب، زنده ی او

جلال، عزّت، کرامت، شرف، کمین بنده ی او

هماره نام نکوی علی برازنده ی او

به خاندان ولایت علیّ دیگر مبارک

تمام خلقش محمّد (ص) تمام خویش محمّد (ص)

بهار حسنش محمّد (ص) بهشت رویش محمّد (ص)

شعاع چشمش محمّد (ص) شکنج مویش محمّد (ص)

چه عطر و بویش محمّد (ص) چه گفتگویش محمّد (ص)

به دیده ی جدّ و مام و اب و عمویش محمّد (ص)

بر او شکوه محمّد (ص) زپای تا سر مبارک

حقیقت مصطفی و جلالت چار امامش

سلام داور به جدّ و به جدّه و باب و مامش

جلال زهرا جلالش مقام عصمت مقامش

علی است آری، از آن رو، علی نهادند نامش

زحیّ داور درودش زکلّ خلقت سلامش

ولادت این پسر را بگو به مادر مبارک

به کلّ مخلوق، مولا به ملک معبود، والی

وجود او کربلایی زدوره ی خردسالی

زشوق و شور شهادت هماره حالی به حالی

شبیه جدّش محمّد (ص) نظیر مولی الموالی

به پیش سر و قد او قد شهادت هلالی

هزار زخمش به پیکر زتیر و خنجر مبارک

به دل تجلاّی داور به چهره تصویر حیدر

به سینه اخلاص زهرا به دست شمشیر حیدر

دعا مناجات بابا، صداش تکبیر حیدر

جبین و خال و خط و رخ تمام تفسیر حیدر

به بزم ها عبد صالح به رزم ها شیر حیدر

امام سجّادِ ما را چنین برادر مبارک

فتاده آتش به دریا زهرم داغ لب او

به سینه ها تا قیامت شرار تاب و تب او

گرفته روح عبادت شب از نماز شب او

ملک دل از دست داده به نغمه ی یارب او

چراغ جان جوانان تجلّی مکتب او

به نسل پاک جوان این خجسته رهبر مبارک

عروج ایثار و ایمان علیک منّی سلامش

به ذات معبود، ممسوس، زهی جلال و مقامش

پیام احمد رسانده به موج خون بر امامش

تمام کرب و بلاهات کتاب خون و قیامش

به نخل «میثم» دهد بر، فضیلت ناتمامش

به طبع او این عنایت به نخلش این بر مبارک