امروز جمعه ، ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
خانه وحی شده جنت اعلا امشب(ولادت)

 

 

خانه وحی شده جنت اعلا امشب
کرده مه در کف خورشید تجلا امشب


از زمین یکسره بر عرش معلا امشب
این بود ذکر خوش اهل تولا امشب


که رباب امشب، قرص قمری آورده
پدر پیر خرد را پسری آورده


غم گنه، خنده ثواب است ثواب است امشب
بخت اندوه بخواب است بخواب است امشب


در گُل دیده گلاب است امشب
غرق در وجد رباب است رباب است امشب


روح از شادی و از شوق نگنجد به تنش
بوسه گیرد زلب اصغر شیرین دهنش


اهل دل جلوه جان از نظرش بستانید
داروی درد خود از خاک درش بستانید


بوسه از روی ز مه خوبترش بستانید
عیدی از فاطمه و از پدرش بستانید


عالم از وجد و صفا جنت دیگر آمد
گل بیارید که امشب علی اصغر آمد


مهد او کعبه و چشم همگان زمزم اوست
زندگی بخش دو صد عیسی مریم دم اوست


ماه من مدح و ثنای همه عالم کم اوست
آشنای دل خوبان دو عالم غم اوست


گر به لب خنده و گر اشک فشانی دارد
با حسین بن علی راز نهانی دارد


عطر گل از نفس او به چمن می آید
بوی خون از دهنش جای لبن می آید


گه پدر را زدمش روح به تن می آید
گاه لب بسته و چشمش به سخن می‌آید


بر لبش جام بلا خوب تر از شیر آید
نگران است که کی حرمله با تیر آید


مفتخر می کند این طفل بنی الزّهرا را
نه بنی الزّهرا بلکه همه دنیا را


می برد خنده اش از شوق دل بابا را
آورد یاد پدر قصّه عاشورا را


آیه عشق به خال و خط و رویش پیداست
مرگ خونین ز سپیدی گلویش پیداست


ماه رخسار نکوتر زمهش را نگرید
بر رخ یوسف زهرا نگهش را نگرید


شرف قرب وی و بُعد رهش را نگرید
بسر دوش پدر قتلگش را نگرید


طفل را دامن مادر همه دم جا باشد
او زند بال که بر شانۀ بابا باشد


گُل رخساره او لاله علیّین است
بند قنداقه او طُره حورالعین است


پدرش بوسه زند بر لبُ ذکرش این است:
«دهنت باز ببوسم که لبت شیرین است»


خاندان نبوی دست بدستش دادند
بوسه ها بود که بر نرگس مستش دادند


کیست این طفل که توحید بود مرهونش
عشق، دلداده و ایثار و وفا ممنونش


می دهد نور به خورشید رخ گلگونش
سرخ رو وجه خداوند بود از خونش


این همان است که در قلزم خون خنده کند
خنده اش حجّت حق را کُشد و زنده کند


این چه ماهی است که خورشید سرافکنده اوست
این چه طفلی است که استاد خِرد بنده اوست


این چه کشته است که جان دو جهان زنده اوست
این چه ذبحی است که خون را شرف از خنده اوست


«میثم» این کودک شیریست که پیرش گویند
پیشتازان صف عشق امیرش گویند