امروز پنج شنبه ، ۹ فروردین ۱۴۰۳
سامره امشب ز شب های دگر زیباتری

 

 

سامره امشب ز شب های دگر زیباتری

در جلال و در شرف امّ القرای دیگری

سر به سر لبریز از عطر گل پیغمبری

جنّة الفردوس یا باغ محمّد (ص) پروری

کعبۀ دل قبلۀ جان یا که شهر حیدری

مهدی از تو تو دل از خلق دو عالم می بری

هست و بود کبریا را در بغل بگرفته ای

جان ختم الانبیا را در بغل بگرفته ای

سامره امشب چو باغ لاله از هم واشدی

کعبه را در بر گرفتی قبلۀ دلها شدی

با صفاتر از حرم خرّم تر از سینا شدی

روحبخش روح عیسی طور صد موسی شدی

نور بخش چشم خورشید جهان آرا شدی

الله الله زادگاه یوسف زهرا شدی

خویش را محو جمال شاهد اقبال کن

خنده زن با لاله خندان نرگس حال کن

آخرین مرد قیام اهلبیت است این پسر

وارث خون تمام اهلبیت است این پسر

گفتگوی صبح و شام اهلبیت است این پسر

صاحب کلّ مقام اهلبیت است این پسر

تیغ بیرون از نیام اهلبیت است این پسر

بلکه دست انتقام اهلبیت است این پسر

انتقام خون مظلومان به دین اوست دین

از شب میلاد گوید یالثارات الحسین

عاشقان با بذل جان گلبانگ جانان بشنوید

بانگ تبریک از خدای حیّ منّان بشنوید

ذکر جاء الحق ز نخل و باغ و بستان بشنوید

نام مهدی از زبان هر مسلمان بشنوید

وصف آن گل راز مرغان خوش الحان بشنوید

اهل قرآن از زبانش صوت قرآن بشنوید

سورۀ قدر از دهان او طنین انداخته

شورها در آسمان و در زمین انداخته

این چراغ آرزوی دودمان آدم است

این نه یک آیت که در معنی کتاب محکم است

انبیا را اوّل است و اولیا را خاتم است

این نه یک طفل زمینی پیر عرش اعظم است

این مسیحای عزیز یازده عیسی دم است

ای حکیمه احترامش کن که جان عالم است

این همه بود و هم هست امام عسکری است

همچو قرآن بر سر دست امام عسکری است

ای عروس بیت آل فاطمه مادر شدی

مادر تنها انید آل پیغمبر شدی

عطر زهرایی گرفتی کوثر کوثر شدی

الله الله در پسر زادن ز مریم سر شدی

بحر موّاج شرف را از شرف گوهر شدی

اسمان احمدی ماهی خدا منظر شدی

حبّذا مرآت ذات ذوالجلال آورده ای

چارده معصوم را در یک جمال آورده ای

ای کویر دل بهار از ابر رحمت بار تو

ای چراغ آفرینش روشن از رخسار تو

ای صفای انتظار از دامن گلزار تو

آفتاب آورده سر بر سایه دیوار تو

شهریارا شهریاران بَرده ی بازار تو

عید ما یک لحظه، آهن لحظۀ دیدار تو

تیره گی ها عاقبت مغلوب نورث می شود

شام صبح از نور خورشید ظهورت می شود

باغبانا تشنه گلهای بهارت تا به کی

حملۀ باد خزان بر لاله زارت تا به کی

زاغ های زشت گرد شاخسارت تا به کی

آفتاب کعبه، کعبه بی قرارت تا به کی

چشم مظلومان عالم اشکبارت تا به کی

پرچم ثاراللّهی چشم انتظارت تا به کی

کی شود عدل تو در کلّ زمین کامل شود

با ظهورت آیه ی اکمال دین کامل شود

ای خدا را دست و بازو دست بر شمشیر کن

آیۀ فتحاً مبین را بر همه تفسیر کن

آفرینش را پر از گلواژۀ تکبیر کن

سرکشان را دست وپا در حلقۀ زنجیر کن

کلّ عالم را به تیغ عدل خود تسخیر کن

نار عاشورائیان را نور عالمگیر کن

ای خدا را دست قدرت ای علی را نور عین

تا به کی فریاد ما این الحسن این الحسین

یابن طاها داد دندان پیمبر را بگیر

داد عترت داد قرآن داد حیدر را بگیر

داد احمد داد محسن داد مادر را بگیر

داد زینب داد ثارالله اکبر را بگیر

همچو قرآن در بغل آن جسم بی سر را بگیر

انتقام اکبر و عبّاس و اصغر را بگیر

زیر و رو کن کاخ استبداد و حکم داد کن

از اسارت عمّه های خویش را آزاد کن

سیّدی انسیّةُ الحورا صدایت می زند

بین آن دیوار و در زهرا صدایت می زند

صحنه ی خونین عاشورا صدایت می زند

دور مقتل زینب کبرا صدایت می زند

کودکی در دامن صحرا صدایت می زند

تشنه ای گم کرده سقّا را صدایت می زند

ای ظهورت بر همه میلاد هم عهدی بیا

نخل «میثم» می زند فریاد یا مهدی بیا