امروز پنج شنبه ، ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
سدره و طوبی به دامان زمین افتاده بود

 

 

سدره و طوبی به دامان زمین افتاده بود 
یا ز پیکر آن دو دوست نازنین اُفتاده بود


سرنگون گردیده خورشید از فراز آسمان
یا که ماه مرتضی ا ز صدر زین اُفتاده بود


جلوه می کرد از کنار علقمه ختم رُسُول
یا بموج خون امیرالمؤمنین اُفتاده بود


خون دل می ریخت از چشم بنات فاطمه
یا گلی از دامن ام البنین اُفتاده بود


غرقه در خون جعفر طّیار دشت کربلا
دستهایش در یسار و در یمین اُفتاده بود


با دهان خشک سّقا بر لب دریای آب
از سرشک تشنه کامان شرمگین اُفتاده بود


قطعه قطعه پیکر نورانیش در آفتاب
همچنان اوراق قرآن مبین اُفتاده بود


کوه غم پشت ولی اللّه اعظم را شکست
در یم خون جسم پرچمدار دین اُفتاده بود


«میثم» آن روزی که شرح این مصیبت می‌سرود
ناله اش چون شعله در عرش برین اُفتاده بود