امروز جمعه ، ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
تا دلم در حرم قرب تو یابد راهی

 

 

تا دلم در حرم قرب تو یابد راهی

آتشی زن که برآید زوجودم آهی

سفر از خویش نکردم که رهم دور افتاد

ور نه تا کعبه وصل تو نباشد راهی

تو بیک کاه دو صد کوه گنه می بخشی

من بیچاره چه سازم که ندارم کاهی

گر شود عمر شبی، با توام آن شب گذرد

صبح، فریاد بر آرم چه شب کوتاهی

چه شود نیمه شب از خواب کنی بیدارم

که برآید زلبم ناله یا اللهی

پشت بشکسته و پا خسته و چشمم بسته

راه پر پیچ و خم و گام به گامم چاهی

دل هر جایی و آلوده و بیمار مرا

نیست جز خاک شهیدان تو درمانگاهی

ای شب و روز و مه و سال به یادم چه شود

من غافل زتو هم یاد تو باشم گاهی

به جز از تو، که کشد ناز گنه کاران را

نشنیدم که کشد ناز گدایی شاهی

هر طرف روی نهد روی تو بیند «میثم»

آسمان دل او جز تو ندارد ماهی