امروز شنبه ، ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
یاران من میعادگاه ماست این جا

 

 

یاران من میعادگاه ماست این جا 
هم قتلگه، هم قبر ما، پیداست این جا 
غم نیست گر از کعبة دل دور گشتید 
هم حج خون، هم کعبة دل هاست این جا 
با خون خود دامان صحرا را بشویید 
ای دوستان گلخانة زهراست این جا 
از خون ندای عاشقان خیزد به افلاک 
از اشک چشم تشنگان دریاست این جا 
غم نیست گر مردم جدا گشتند از ما 
ما با خداییم و خدا با ماست این جا 
صد زمزم از چشم تر ما می زند موج 
خون خدا از حنجر ما می زند موج 
این جا صدای گریة پیغمبر آید 
بر دیدن ما فاطمه با حیدر آید 
این جا صدای العطش خیزد به گردون 
این جا ز قلب آب هم آتش برآید 
این جا پیمبر بهر سقایی سقا 
در علقمه با جام آب کوثر آید 
این جا برای کشتن فرزند زهرا
از شام و کوفه، دسته دسته لشکر آید 
اینجا گلاب افشان به جای اُم لیلا 
زهرا کنار جسم پاک اکبر آید 
این جاست دانشگاه انسان سازی ما 
لب تشنه در امواج خون سربازی ما 
محمل نگه دارید ای چابک سواران 
کاین جا زمین از خون ما گردد بهاران 
محمل نگه دارید کاین جا پیکر ما 
هم سنگ باران می شود، هم تیر باران 
محمل نگه دارید کاین جا بر سر نی 
سرهای ما باشد به دست نیزه داران 
محمل نگه دارید کاین جا نقش سیلی 
ماند به رخسار کبود گلعذاران 
محمل نگه دارید کاین جا از دل سنگ 
جوشد چو خون پاک یحیی، خون یاران 
روزی که من جام بلا را سر کشیدم 
این سرزمین بهر شهادت برگزیدم 
آسوده گشتم خوش به مقصودم رسیدم 
یاران من! تفسیر شد خوابی که دیدم 
آن شب که از شهر مدینه کوچ کردم 
یک باره دل از هر چه جز دلبر بریدم 
پیک خدا از جسم صد چاکم خبر داد 
گفتم خدای من عَلی عینی، شنیدم 
گویی مجسم شد به چشمم داغ اکبر 
گویی که تیر از حنجر اصغر کشیدم 
گویی همان آغاز ره با داغ عباس 
هم سوختم، هم آب گشتم، هم خمیدم 
دیدم که بر من چشم عالم گریه می کرد 
حتی قلم در دست "میثم" گریه می کرد