ای آفتاب فاطمه در شهر ری مقیم
در شهر ری مقیم و به خلق جهان زعیم
صحنت مطاف جان، حرمت جنّة النّعیم
عبد عظیم خالق بخشنده ی عظیم
فرزند طاو ها گل بستان و حا و میم
ای مسجد الحرام دل ما تو را حریم
صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم
ای طلعت تو طلعت جانانه ی حسن
سرو ریاض فاطمه ریحانه ی حسن
بحر علوم و گوهر یکدانه ی حسن
فرزند برگزیده ی فرزانه ی حسن
مهر جهان فروز حرم خانه ی حسن
ری طور اهل دل، تو در آن موسی کلیم
ای مهرت آفتاب درخشان هر دلی
فرزند فاطمه خلف مرتضی علی
مرآت جان به نور جمال تو منجلی
بین زراری حَسن از جماه افضلی
تو کیستی که گفته ولی اللّهت ولی
ای رتبه ات به نزد ولیّ خدا عظیم
ای زمین ری جلواتت بر آسمان
نام تو چون ائمّه ی اطهار جاودان
ری یافته زتربت پاکت خط امان
آورده سر فرود به خاک تو آسمان
هر بامداد و شامگهان بر مشام جان
بوی بهشت آورد از تربتت نسیم
تو سیّد الکریم و کرامت تبار تو
اهل کرم به هر دو سرا ریزه خوار تو
دامان سبز ری شده باغ و بهار تو
بار علوم ریخته از شاخسار تو
باشد بهشت قرب الهی مزار تو
با مهر تو زآتش دوزخ مرا چه بیم
بویس حسین می دمد از خاک این مزار
یا کربلا به دامن ری گشته آشکار
خیل ملک ستاده بر این در امیدوار
قبر تو کعبه ی دل خوبانِ روزگار
جدّ مطهّر تو قسیم بهشت و نار
مهر تو نیز جنّت و قهرت بود جحیم
ای عین نور ای به حَسن نورِ هر دو عین
مهر تو دین و دین تو بر کلّ خلق دین
مظلوم آل عصمت و محبوب عالمین
علم حدیث را زبیان تو زیب و زین
زهدت علیّ و حلم حسن غیرتت حسین
خطّ تو خطّ نور و صراط تو مستقیم
صحن مطهّرت به زمین عرش دیگر است
قبر تو کعبه ی دل آل پیمبر است
همسایه ی تو زاده ی موسی بن جعفر است
جاری زچشمه های علوم تو کوثر است
تا قبّه ی طلات به ری سایه گستر است
بر ری سزد که رشک برد جنّةُ النّعیم
تو سیّد الکریمی و ما سائل درت
روی نیاز برده به قبر مطهرت
محتاج لطف و جود و عطای مکرّرت
فرزند کوثر! ای همه سیراب کوثرت
ما را ببخش با نفس روح پرورت
عقل سلیم و قول سلیم و دل سلیم
اینجا را به یُمن شما خاندان بنا
در شهر ری غریبی و با خلق آشنا
از ما همه تضّرع و عجز، از تو اعتنا
زیبد امام عصر تو گوید تو را ثنا
با جمله ی مبارک انت ولُّنا
«میثم» چگونه وصف تو گوید؟! هو العلیم