امروز یکشنبه ، ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
اگر بوصل خدا راغبی، نماز آور

 

 

اگر بوصل خدا راغبی، نماز آور

رخ نیاز بدرگاه بی نیاز آور

نماز پایة دین است و رکن ایمان است

نماز شستشوی روح دل، ز عصیان است

نماز مشعل تابنده شب راز است

نماز در ره معراج بال پرواز است

نماز نغمة عشق پیمبران خداست

نماز در دل تیرگی چراغ هداست

نماز جود به خلق از خدای ذیجود است

نماز رابطة بین عبد و معبود است

نماز محور توحید خلق عالم بود

نماز روز ازل آبروی آدم بود

نماز باز به آدم جلال و عزّت داد

نماز در دل طوفان به نوح جرأت داد

نماز در شرر نار گشت یار خلیل

نماز داد جلال و شرف به اسماعیل

نماز جنگ به آئین بت پرستان کرد

نماز آتش نمرود را گلستان کرد

نماز داد فضیلت به طور موسی را

نماز برد به اوج سپهر عیسی را

نماز داد به یوسف امید در دل چاه

نماز بود که او را زچاه برد به ماه

نماز بود که با دانیال مونس بود

نماز در دل ماهی انیس یونس بود

نماز بود که با اهل راز همدم بود

نماز چشم و چراغ رسول اکرم بود

نماز روز غم و درد، یار احمد بود

نماز در شب معراج با محمّدi بود

نماز واسطة فیض خالق از لیست

نماز در شب تاریک نور چشم علیست

نماز جان عبادت عصارة قرآن

نماز بود رفیق علی به نخلستان

نماز بر لب اهل کمال زمزمه بود

نماز همدم دیر آشنای فاطمه بود

روایتی است مرا خوشتر از در و گوهر

چو خواست فاطمه را حق دهد به پیغمبرi

ندا رسید که ای دوست از ازل ما را

فروغ داده ز انوار خویش دنیا را

اراده کرده که کوثر عطا کنیم تو را

بنام فاطمه دختر عطا کنیم تو را

بیا به محفل ما چل شبانه روز بمان

دهیم تا که تو را فاطمه نماز بخوان

نماز بود و وصال خدای لم یزلی

نماز بود و محمّدi نماز بود و علیa

نماز عزّت هر قوم و هر قبیله بود

نماز پیش خدا بهترین وسیله بود

نمار مهر قبولی طاعت تو و من

نماز بود و شب و زینب و حسین و حسنe

حسین آنکه از او لحظه‌ها چون عاشوراست

حسین آنکه از او صحنه‌ها چو کرب و بلاست

شنیده‌ای که به هنگام ظهر عاشورا

به پیش تیر ستاد و نماز داشت به پا

نماز روشنی سنگر شهیدان است

نماز زندگی دیگر شهیدان است

نماز از طرف حی ذوالجلال آمد

نماز پرورش بنده در کمال آمد

نماز آبروی اهل راز در شب بود

نماز در شب غربت چراغ زینب بود

شبی که زینب از ناله شمع محفل داشت

شبی که زینب هفتاد داغ بر دل داشت

شبی که زینب هستی خود فروخته بود

شبی که خانه او خیمه‌های سوخته بود

نگه نداشت زبان لحظه‌ای ز راز و نیاز

فتاده بود زپا و نشسته خواند نماز

شنیده‌ای که دو فرزند مسلم بن عقیل

که هر دو در ره دین خدا شدند قتیل

دمی که خواست ز پیکر جدا شود سرشان

اجازه خواسته از قاتل ستمگرشان

که روی عجز بدرگاه بی نیاز کنند

کنار قتلگه خویش نماز کنند

سرود عشق بسوز و گداز می‌خواندند

بزیر تیغ شهادت نماز می‌خواندند

نماز جان عبادت نماز روح دعاست

نماز یار و هم آغوش سید الشهداست

نماز همقدم استعانت و صبر است

نماز مشعل تابان بظلمت قبر است

نماز مهر قبولی کل اعمال است

نماز میوه عشق محمد و آل است

نماز دلبر و معشوق ساجدین بوده

نماز هم نفس زین العابدین بوده

نماز هر که ندارد خدا ندارد و بس

به مجمع علی و آل جا ندارد و بس

برو نماز بخوان قهر با خدا سخت

به ذات اقدس حق بی نماز بدبخت است

به عاشقی که به محراب خود سرافشاند

برای بندگی حق نماز باید خواند