امروز شنبه ، ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
از آن به کوی تو کردم تمام عمر اقامت

 

 

از آن به کوی تو کردم تمام عمر اقامت

که دوری از تو زیان است و حسرت است و ندامت

مراست عجز و گدائی و التماس و تضرّع

تو راست عفو و بزرگیّ و اقتدار و کرامت

اگر تمام جهان را هم دهم به یک سر مویت

قسم به حلقه ای زلفت غرامت است غرامت

مرا به خاک در تو همیشه حقّ غلامی

تو را به ملک دل من هماره حکم زعامت

به دامن تو خلایق زنند دست توسّل

ز قامت تو به پا می شود قیام قیامت

در آفتاب قیامت به سایه ی تو خلایق

ندا دهند قیامت کجا و این قد و قامت

سزد به آتش دوزخ چو چوب خشک بسوزد

کسیکه بیتو کند در بهشت قصد اقامت

بیا به سنگ محبّت نشانه گیر سرم را

اگر شکست سر من سر تو باد سلامت

به شوق لحظۀ وصلت نمی شود کمرم خم

هزار سال کشم گر به دوش کوه ملامت

اگر به تیر غمت سینه ام ز هم نشکافی

ز دوستی چه نشانه ز عاشقی چه علامت

بیا که عیسی مریم نماز با تو بخواند

قیام کن که کنی بر تمام خلق امامت