امروز شنبه ، ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
چراغ قلب حرم! آفتاب کعبه کجائی؟

 

چراغ قلب حرم! آفتاب کعبه کجائی؟

نگاه کعبه به در مانده تا به کعبه درآیی

گهی کنار حجر گه به مستجار بگریم

مگر به زمزم اشگم دو چشم خود بگشایی

تو حَجّی و تو طوافی، تو رکنی و تو مقامی

تو مستجار، تو زمزم، تو مروه ای، تو صفایی

قسم به خالق یکتا کم است جان دو عالم

به روی نمای جمال ات اگر که رو بنمایی

سلاح کفر گرفته سینه ی دین را

بیا، تو یاور دینی بیا تو منجی مایی

خوشا به حال حاجی ای که دور تو گردد

که کعبه بیت خدا باشد و تو روی خدایی

خوشا به حال دل مُحرمی که شد به تو مَحرم

تو روح حج، تو روان حرم، تو قلب دعایی

به مشعر و عرفات و به مکّه یوسف زهرا

تو مشعر و عرفاتی، تو مکّه و تو منی ای

خلایق اند کنار تو و تو بین خلایق

که آفتاب جمال خدایی و همه جایی

به هر کجا که روی چشم ماست فرش قدومت

اگر چه دور حرم یا به دشت کرب و بلایی

گرفته جا به صف عاشقان روی تو «میثم»

مگر زلطف تو این بینوا رسد به نوایی