امروز شنبه ، ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دمید فیض مسیحای صبحدم برخیز

 

 

دمید فیض مسیحای صبحدم برخیز

وجود شو تو هم از بستر عدم برخیز

مباش بر سر جا پای بند هم چو دوات

بدست یاری استاد چون قلم برخیز

به پیش اهل ستم خم شدن ستم کاریست

عدالت ار طلبی پیش هر ستم برخیز

شکست یافتن از غم غمی بزرگتر است

به پیش لشگر اندوه چون علم برخیز

جهان زنعره بیدار باش ها برخواست

بخواب مرگ مگر رفته ای تو هم برخیز

چو غنچه دامن فیض سحر بگیر به دست

شکفته تا شودت روح صبحدم برخیز

حبیب را به تمنای نفس خود مفروش

صمد پرست شو و از در صنم برخیز

زبان بد دهنان را اگر ندانی بست

از آن میانه به حق خدا قسم برخیز

به گوش «میثم» آوای صائب است که گفت

سبک زسینه ما ای غبار غم برخیز