دوبیتی
ز اشک دیده پر شد، ساغر من که سقّا دست و پا زد در بر من اگر در علقمه ام البنین نیست عزادار تو باشد مادر من
به موج خون نشستی، ای برادر دو چشم خویش بستی، ای برادر همه انصار من رفتند، اما تو پشتم را شکستی ای برادر
ی