امروز یکشنبه ، ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
ای عرش، خاک پای تو یا حضرت جواد

 

ای عرش، خاک پای تو یا حضرت جواد

جود و کرم گدای تو یا حضرت جواد

دل مهبط ولای تو یا حضرت جواد

قرآن پر از ثنای تو یا حضرت جواد

مدّاح تو خدای تو یا حضرت جواد

جان جهان فدای تو یا حضرت جواد

در حُسن تو فروغ خدا موج می زند

آیات جود و لطف و عطا موج می زند

در خُلق با صفات، صفا موج می زند

در طلعت جمال رضا موج می زند

راز و نیار و ذکر و دعا موج می زند

در صحن با صفای تو یا حضرت جواد

تو کیستی؟ فروغ خداوند سرمدی

فرزند فاطمه ثمر قلب احمدی

جان مجسّم استی و روح مجرّدی

دین را مؤیّدی و خدا را مؤیّدی

ابن الرّضای اوّل و سوّم محمّدی

ایمان بود رضای تو یا حضرت جواد

جود و کرم دو سائل باب کرامتت

بر نه فلک حکومت و در دل اقامتت

در روز حشر چشم قیامت به قامتت

از کودکی به دست، لوای امامتت

بر ملک بی حدود الهی زعامتت

خود چیست اقتضای تو یا حضرت جواد

علم تو فوق علم تمامیِّ عالم است

در شرح علم و دانش تو وصف ما کم است

عاجز به پیش نطق تو صد پور اکثم است

گفتار تو تمام چو آیات محکم است

هر جمله ات حیات دو صد پور مریم است

ای حرز جان، دعای تو یا حضرت جواد

پایت به فرش و زینت عرش معظّمی

در کودکیت پیر اساتید عالمی

احیاگر هزار مسیحا به هر دمی

آری نهم وصیِّ رسول مکرّمی

ابن الرّضای اشرف اولاد آدمی

خلقت بود برای تو یا حضرت جواد

مأمون ذلیل عزّت و جاه و جلال تو

قدر و جلال و منزلتش پایمال تو

قرآن گواه دانش و علم و کمال تو

پیدا بود جمال خدا در جمال تو

جنّت شکوفه ای بود از یک نهال تو

هستی بود عطای تو یا حضرت جواد

با آن جلال و عزّت و قدر و جلال و جاه

گردید بر تو خانه ی در بسته قتلگاه

شد همسر تو قاتلت ای حجّت اله

در موسم جوانی، بی جرم و بی گناه

شد قسمت تو زهر جفا آه آه آه

از یار بی وفای تو یا حضرت جواد

در بین حجره سوختی و دست و پا زدی

وز سوز دل رسول خدا را صدا زدی

هنگام مرگ ناله به یاد رضا زدی

از اشگ دیده زخم درون را دوا زدی

در بیت خویش ناله ی واغربتا زدی

کی بود این سزای تو یا حضرت جواد

دنیا ندید بعد پدر شادمانی ات

پیوسته بود غصّه و درد نهانی ات

تا شد خموش زمزمه ی آسمانی ات

قاتل گریست بر تو و بر نوجوانی ات

در قلب «میثم» است غم جاودانی ات

چون مجلس عزای تو یا حضرت جواد