امروز شنبه ، ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
کیست این طفل؟ که پیر بشرش باید گفت

 

کیست این طفل؟ که پیر بشرش باید گفت 
پسر و، بر همه هستی پدرش باید گفت


شمسۀ شمس ولا، کفو شه کرب و بلا
اختری زاده که رشگ قمرش باید گفت


این پسر خون خدا و پسر خون خداست
که به تعبیر حسین دگرش باید گفت


این یگانه در نابیست خدا می‌داند
که به هفتاد و دو دریا گهرش باید گفت


به نظر کوچک و در سیر بزرگان جهان
تا ابد رهبر صاحب نظرش باید گفت


هر کجا کرب و بلا یا شب عاشورائیست
بین عشّاق چراغ سحرش باید گفت


این همان طرفه نهال است ز گلزار حسین
که به سینای شهادت شجرش باید گفت


این شهیدی است که بر خون امام شهدا
تا صف محشر، پیغامبرش باید گفت


طفل شیر است ولی با پسر شیر خدا
تا خدا همقدم و همسفرش باید گفت


لعل تسبیح به لبهای بهم خشکیده
درُ توحید باشک بصرش باید گفت


گرچه این مضمون از محتشم کاشانیست
باز در قالب شعر دگرش باید گفت


«از شرار عطشش دود رسیده بفلک»
در دل شعله همان نخل ترش باید گفت


بر سر دست پدر چون علم نصر خدا
رایت لشگر فتح و ظفرش باید گفت


گرچه بعد از شهدا جام شهادت نوشید
از تمام شهدا پیشترش باید گفت


هم بهفتاد و دو رضوان گل آغشته بخون
هم بهفتاد و دو طوبی ثمرش باید گفت


اوست غوّاص و کف دست حسینش دریا
عاشق صادق موج خطرش باید گفت


لانه اش قلب حسین است و خدا میداند
طایر قدس به هر بام و درش باید گفت


گرچه از دوش پدر بال زد و رفت به عرش
باز هم طایر بشکسته پرش باید گفت


پیش مرگ ولی دادگرش باید خواند
بر سر دست یدالله پسرش باید گفت


تیر قاتل به گلو، اشک برخ، خنده بلب
قلم معجزه نقش هنرش باید گفت


اوست مظلومترین کشتۀ تاریخ ولی
قاضی دادرس و دادگرش باید گفت


شاهدم نکتۀ (کَیفَ یَتَلظّی) عطشاست
از تمام شهدا تشنه ترش باید گفت


قبرش آغوش پدر، قتلگهش دوش پدر
تا صف حشر انیس پدرش باید گفت


صغر است این که با ثبات شفاعت فردا
سَنَد مستند و معتبرش باید گفت


شعر «میثم» شرری بود که از دل برخاست
آتش سینه و داغ جگرش باید گفت