امروز شنبه ، ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
ماه من از من مپرسی کی خریدار تو بودم

 

ماه من از من مپرسی کی خریدار تو بودم

پیشتر از آنکه باشم محو دیدار تو بودم

گر به دور کعبه گشتم دور رخسار تو گشتم

ور کنار بیت بودم پای دیوار تو بودم

کاش روزی همچو یوسف بر سر بازار بودی

تا که منهم با کلاف جان خریدار تو بودم

گریه ی شرمم از آن باشد که در باغ محبّت

تو گل خندان من بودیّ و من خار تو بودم

خرمّ از آنم که می بینم من آلوده را هم

از سر خود وا نکردی گر چه سربار تو بودم

خرمّ از آنم که با چشم خیال خویش هر شب

محو خال هاشمی مبهوت رخسار تو بودم

گر چه بودم عار تو، تو آن چنان دادی نشانم

که همه پنداشتند ای یار من یار تو بودم

بارها پیمان شکستم رشته ی الفت گسستم

باز مرهون عطا و لطف بسیار تو بودم

خنده گر کردم به امّید وصالت خنده کردم

زاری ار کردم همانا عاشق زار تو بودم

«میثم» آلوده دامانم گنهکارم و لیکن

هر چه هستم خاک راه میثم دار تو بودم