ماهِ در سینه آرمیده ی من
چه شود پا نهی به دیده ی من
تو دعا کن که مستجاب شود
اَرِنا الطّلعة الرّشیده ی من
من که خواندم دعای عهد کجاست؟
روی والغرَّة الحمیده ی من
از ظهور تو مرهمی جوید
دل زخم زبان شنیده ی من
می پرد صبح و شام دور سرت
مرغ جان به لب رسیده ی من
چلچراغ شب فراق تو شد
اشگ از دیده گان چکیده ی من
بانگ یا صاحب الزّمان دارد
ناله ی از جگر کشیده ی من
ناله و اشگ و آه و سوز درون
گشته اشعار برگزیده ی من
در فراق تو پاره های دل اند
غزل و قطعه و قصیده ی من
چند کوه فراق را بکشم
رحم کن بر قد خمیده ی من
«میثمم» خاک راه میثم تان
مهرتان دین و خط و ایده ی من