امروز شنبه ، ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
مرا خار رهت کن تا که چون گل محترم گردم

 

مرا خار رهت کن تا که چون گل محترم گردم

حرامم باد اگر بی مهر تو دور حرم گردم

به هنگام طواف کعبه از روی سرم بگذر

کهخ بین حاجیان تا دامن محشر علم گردم

به دوش خود کشیدم سال ها بار فراقت را

بیا مگذار با این کوه غم چون کوه، خم گردم

نه چشمی تا رخت بینم نه مویی تا رویم بینی

مگر با چشم تو مشمول این لطف و کرم گردم

دل هر جانی ام را پس نده با خود نگهدارش

نگهدارش دعا کن بعد از این ثابت قدم گردم

تمام عمر دل، دور من و من دور دل گشتم

خداوندا دلی ده تا به دور دلبرم گردم

خدا داند ندارم ارزش دیدار رویت را

اگر عمری فدای رونمایت دم به دم گردم

کی ام من قطره ای هستم که از دریا جدا مانده

کرم کن باز وصلم کن به دریا تا که یم گردم

به عمر دهر سوزم در درون آتش دوزخ

اگر یک لحظه بی تو وارد باغ ارم گردم

عنایت کن کرم کن «میثم» آلوده دامان را

تو را دارم مبادا بنده ی گنج و درم گردم