امروز شنبه ، ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
تا کسی را به سر کوی تو راهش ندهند

 

 

تا کسی را به سر کوی تو راهش ندهند

 

گریه و سوز دل و ناله و آهش ندهند

روشنی نیست به چشم و دل بی چشمی و دلی

از شب زلف تو تا روز سیاهش ندهند

کوه طاعت اگر آرد به قیامت زاهد

بی تولّای تو حتّی پر کاهش ندهند

به غباری که زکویت به رُخم مانده قسم

هر که خاک تو نشد عزّت و جاهش ندهند

دیده صد بار اگر کور شود بهتر از آن

که بدیدار تو یک فیض نگاهش ندهند

کافر و مؤمن و غیر و خودی و دشمن و دوست

هیچکس نیست که در کوی تو راهش ندهند

تو نوازش کنی، آن را که نگاهش نکنند

تو دهی راه، کسی را که پناهش ندهند

تلخی عشق حلاوت ندهد «میثم» را

تا که سوز سحر و اشک پگاهش ندهند