تاریکم و به کوی تو تابنده میشوم
با یک نگاه تو مه تابنده میشوم
تو راه میدهی و رهایم نمیکنی
من دمبهدم ز لطف تو شرمنده میشوم
گردیده از گنه دلم از مرده مردهتر
تنها به یک نگاه شما زنده میشوم
گریاندهام تو را ز گناه فزون و باز
با یک تبسم تو پر از خنده میشوم
وقتی جحیم از گنهم شعله میکشد
در این حریم قدس، پناهنده میشوم
وقتی نسیمی از حرمت میخورد به من
بخشیده از گذشته و آینده میشوم
تا نیت زیارت قبر تو میکنم
مرهون عفو خالق بخشنده میشوم
بیمهر تو بهشت به نامم اگر شود
در آتش جحیم، سرافکنده میشوم
«میثم» به شاهی دو جهان ناز میکند
تنها در آستان رضا بنده میشوم